سقف من آرامش است

بگذار که چشم ها ببندد / کمتر به من این جهان بخندد
مشخصات بلاگ

گاهی اوقات نیاز نیست حتما سقف بالای سرمان از آهن و سیمان و گچ باشد
تا بگوییم " سقفی بالای سرمان است" میتواند این سقف آسمان سیاه و سفیدمان باشد
که شب ها با نور ماه و قندیل های آسمان و روزها با خورشید روشن شود
گاهی هم این سقف میتواند " آرامش " باشد
سقف من آرامش است :-)

چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۱۹ ب.ظ

روز دوم

و این داستان ماست در روز دوم  ... صبح با صدای حرف زدن شهاب و لطیف بیدار شدم ، شهاب بالا سرم رو مبل نشسته بود منم دیگه خوابم پریده بود و بیدار شدم نشستم با موهای هپلی و قیافه ی گنگ اول صبح 😀😂 ساعت نه و نیم اینا بود ، سارا هم چند دقیقه بعد من پا شد یهو نشست 😂😑 از همون دقیقه ی اول صبح یه آهنگ قدیمی شنگول که الان یادم نیس هی تو ذهنم اومده بود و خندم گرفت داشتم میخوندمش و می خندیدم هطور الکی 😂😂😑😑(بله ما ازین خانواده هاشیم😂) شهاب با یه نگاه پوکر و متعجب نگام میکرد و فهمیده بود از همون دقیقه ی اول صبح اب روغن زدم 😂😂😂

فک کنم با خودش گفت خدا هم جوابش کرده بزار تو حال خودش باشه 😂

شهاب که رفت ما هم آماده شدیم که بریم ، موهای لطیف رو بافتم و موهای خودمو گوجه ای بالا بستم و سارا هم آماده شد و سه کله پوک راهی کناک شدیم .

کناک یه منطقه ی باحال و زیباس که با اتوبوس حدود بیست دقیقه راه داره ، اونجا نماد اصلی ازمیر یعنی میدون ساعت که یه برج ساعت هم داره وجود داره که وقتی ما رفتیم در حال منبت شدن بود و کامل معلوم نبود اما خیلی خوشگل بود ، یه مسجد کناک هم داره که هردوشون کلی قدمت دارن، دور و اطرافشون هم کلی کلی کبوتر هست که شبیه حرم هست و میتونیم از اونجا دونه بخریم و براشون بپاشیم . 

رفتیم بازارچه های خیلی خیلی شیک کناک و بخش زیبای خرید رو داشتیم 😍#خرید_درمانی 😀

به یه فروشنده برخوردیم که یکم. دستو پا شکسته باهاش حرف زدیم ک مثلا اینجا زیباس و عاشق ازمیر شدیم و اینا که تهش من به ترکی الکی گفتم من ترکی بلدم زر مفت زدم 😂 کلی از این حرف من ترکیدیم از خنده 

😂😂😂

بعد من از عمد دست میزاشتم رو لباسای زشت و به لطیفه می گفتم این خوبه 😂#کرم دارم 😂 اونم حرصی میشد و با سارا کلی می خندیدیم بهش 😑😂

آخر یه پیراهن خوب هم خریدیم و خسته و له راه برگشت رو در پیش گرفتیم 

 (اینجا هم هیشکی انگلیسی بلد نیس از هر 15 نفر دو تا حتی شاید یکی بلد باشه 😂😑 )

تو زمانی که لطیف سرکار هست منو سارا از یوتیوب (اینجا نیاز به فیلتر شکن نداره  و آدم عششق میکنه با نت 😍😍) اهنگای شاد قدیییمی میزاریم و باهاشوم اسکل وار میرقصیم و کلی به خودمون میخندیم 😂

(سه تا دلقک گیر هم افتادیم 😂😂😂) 

الان اینجا تو کوچه بغلی صدا ساز و دهل میاد و میتونیم بریم وسط جشنشون برقصیم که از جلوی خونه ی عروس فک کنم باشه 

به لطیفه پیام دادیم که جشنه و این حرفا لطیفه هم دیونه میگه کجا وایسین الان کلاسو تموم میکنم منم میام 😂😂 (میگم سه تا دلقک برا اینجاهاشه😂😑) 

فیلم عروسی لطیفه رو تا میایم ببینیم بعد ده مین لپ تاب خاموش میشه خودش 😑 (بهتر اصن قیافه ی نحس یه سریا رو هی هییی تو هر دقیقش نبینم نمیشه 😑😑)



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۱۲
** دریا **

نظرات  (۲)

اخه فیلم عروسی دیدن داره اصن؟ -_______- ایش ایش ایش (الکی) 

+الان دز استرسم بالاتر از کامنت طوبل گذاشتن برا پسته:/ فق خواسم یاداوری کنم فردا کنکور تجربی دارم:| اگه نامه ای وصیت نامه ای چیزی دم دست هست برسون لطفا خواهرم😆
+ بفرس تلگرام خاله عزیزت
پاسخ:
میخواستم ازواتساپ زنگ بزنم بهت که حالا پیامم میدم علاوه بر اون :))
دوست عزیز چرا ملتفت مطلب نشدی؟ :) عرض بنده در مورد نامه های سامان به شب قبل کنکور و شب قبل اعلام نتیجه و شب فلان و بهمان بود:|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی